Tuesday, February 06, 2007
Dissent Magazine
توضيح : اين وبلاگ براي اين راه انداخته ام كه مطالب مربوط به جنگ را جمع آوري كنم، تا آرشيو شود
براي همين خودم را به زحمت نياندخته ام راجع به نوشته ها توضيح بدهم، اينجا چند نفري خواننده پيدا كرده، شايد لازم باشد كه بدانيد؛ مي خواهم از تمام لايه ها و چرخ دنده هاي پرشماري كه يك جنگ را شكل مي دهد، آن مقداري كه به چشمم مي آيد و گزيده و شسته رفته است، در اينجا ثبت كنم.
به نقل از و بلاگ اينجا و اكنون، كه علي معظمي مينويسد:
نشريه ديسنت در آخرين شماره خود اقتراحي [ كنكاش ] را درباره ايران پيش كشيده است. در يادداشت سردبيرياي كه در اين مورد نوشته شده ابتدا چيزهايي گفتهاند كه نظر خودشان را درباره جمهوري اسلامي ميرساند و طبيعتاً از منظرهاي مختلف قابل مناقشه است و در آخر هم چند پرسش مطرح كردهاند؛
اين آدمها در اقتراح ديسنت شركت كردهاند: شلومو آوينري؛ اسحاق نقاش؛ مايكل دويل؛ سوزان نوسل؛ آنماري اسلوتر. از اين آدمها فقط دوتاي اول را كمي ميشناسم. آوينري در نظريه سياسي و فلسفه سياسي آدم شناخته شدهاي است و اگر سر وكارتان با تفسيرهاي نظريه سياسي هگل افتاده باشد قاعدتاً اسم او را هم شنيدهايد....
حاصل اين همه رودهدرازي اينكه از كليت نوشتههاي اين شماره بوي خوشي به مشام نميرسد؛ صدايي كه در مقابل جنگ عراق مخالف جنگ بود اما در صف سرسختترين مخالفان نبود، الان حتي قابل انعطافتر به نظر ميرسد. و اين در وضعيتي است كه مصيبتهاي جنگ عراق ديگر بر هيچ كسي پوشيده نيست و جهنمي كه با حمله آمريكا در آنجا بهپا شده با كمتر مصيبتي در نوع خودش قابل مقايسه است. اما چرا؟ توجيهش اين است كه دارد اجماعي بهوجود ميآيد بر سر اينكه ايران يك "تهديد" هستهاي است. زماني كه چنين تصوري از حد تبليغات حكومت بوش فراتر رود و به يك باور فراگير تبديل شود، جنگطلبان عملاً زحمت زيادي نخواهند داشت و ميتوانند به شيوههاي مختلف تهديد عليه ايران را افزايش بدهند